این مرد در هنگام ارتکاب سرقتها به جای استفاده از «ماسک» بهصورتش ماست میمالید.
نقطه شروع سرقتهای اعضای این باند خانوادگی، بهمن ماه 86 و هنگامی بود که آنها، یک خودروی مزدا را در خیابان پاسداران تهران سرقت کردند.
«سوار بر خودرو منتظردوستم بودم که ناگهان، سردی لوله اسلحه کمری را روی سرم احساس کردم، مرد مسلح تهدیدکرد که بدون آنکه برگردم و چهرهاش را ببینم، ازخودروام پیاده شوم، به ناچار دستورش را اجرا کردم و از خودرو پیاده شدم در همین زمان او سوار برخودرویم شد و فرار کرد».
مالک خودروی مزدا، ساعاتی بعد از سرقت خودرویش این سخنان را به کارآگاهان اداره یکم آگاهی پایتخت (مبارزه با سرقتهای مسلحانه) گفت و به این ترتیب با شکایت وی، عملیات شناسایی سارق آغاز شد.
سارق ماستی
48 ساعت از گزارش سرقت خودرو نگذشته بود که سرقت مسلحانه دیگری از یک طلافروشی در خیابان خاوران گزارش شد، 3سارق مسلح سوار بر همان خودروی مزدای سرقتی به محل رفته و با آن گریخته بودند.
هر3 نفرشان اسلحه داشتند کلاشینکف وکلت کمری، دونفرشان ماسک بهصورت داشتند ولی یکی ازآنها که معلوم بود سردسته باند است، مثل اینکه ماست بهصورتش مالیده بود.
مالک طلافروشی، در حالی مشخصات سارقان را در اختیار ماموران قرار داد که مدعی بود حداقل 2 کیلو طلا از ویترین مغازهاش به سرقت رفته است.
در حالی که تحقیقات برای یافتن تنها سرنخ این سرقت که خودروی مزدا بود ادامه داشت، این خودرو 2 روز بعد در کنار یکی از خیابانهای خلوت پایتخت پیدا شد و به این ترتیب تحقیقات به نتیجه موفقی نرسید.
29 آبان 87، سرقت مسلحانه دیگری از یک طلافروشی در شهرک کاروان گزارش شد. این بار نیز سارقان که یکی از آنها به جای ماسک بهصورتش ماست مالیده بود، با یک خودروی مسروقه و 2 موتورسیکلت که خودرو را اسکورت میکردند اقدام به سرقت 2 کیلو طلا کرده بودند. تنها تفاوت آنها با سرقت قبلی این بود که آنها این بار برای رعب و وحشت مردم اقدام به تیراندازی کرده بودند.
در این مرحله با توجه به حساسیت موضوع، تیم ویژهای از کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی به سرپرستی سرهنگ مصطفی مداحی، تحقیقات خود را برای شناسایی سارقان و جلوگیری از ارتکاب سرقتی دیگر در دستورکارقرار دادند.
گریمهای ماستی و ماسک
تیم تحقیق در نخستین مرحله برای یافتن سرنخی از سارقان اقدام به بازبینی دوربینهای مداربسته محلهای سرقتها کرد اما چون سارقان بهوسیله ماسک یا ماست صورت خود را پوشانده بودند شناسایی آنها ممکن نبود.
در حالی که تیم تحقیقی به دستگیری اعضای باند نزدیک و نزدیکتر میشد سومین سرقت مشابه در خیابان اتابک رخ داد که سارقان این بار 11 کیلو طلا را به سرقت برده بودند.
بررسیها ادامه داشت تا اینکه ماموران موفق شدند با استفاده از روشهای خاص پلیسی ردی از سارقان پیدا کنند. بررسی روی این رد ادامه داشت تا اینکه ماموران متوجه شدند سارقان، خودروی مسروقهای را که در آخرین سرقت مسلحانه استفاده کرده بودند با سند جعلی در یکی از شهرهای جنوبی کشور با موادمخدر معاوضه کردهاند.
با توقیف این خودرو و کشف محموله مخدر در داخل آن، ماموران به سرنخهای مهمی از سردسته احتمالی باند سرقت رسیدند. وقتی بررسیهای محرمانه درباره این مرد نشان داد که او یک کیفقاپ حرفهای است، ماموران با دستور سلیمانی – قاضی دادسرای جنایی تهران- این مرد را در یک عملیات ضربتی همراه 2 پسرش که بهنظر میرسید در سرقتها همدست او بودهاند، در مخفیگاهشان دستگیر کردند.
با کشف مقداری از طلاهای مسروقه و لباسهایی که پدر و پسران سارقش در آخرین سرقت به تن داشتند، آنها دیگر هیچ راهی جز اعتراف نداشتند. وقتی این مرد در بازجوییها 2خواهرزاده خود را بهعنوان همدستانش لو داد، آنها نیز به دام افتادند و اسلحههای آنها نیز در عمق 80 سانتی متری باغچه خانه سردسته باند کشف شد.
اعتراف به کیف قاپی
سرهنگ عباسعلی محمدیان – رئیس پلیس آگاهی تهران – روز گذشته با اعلام این خبر گفت: اعضای این باند برای تامین هزینه مواد، کارخود را با کیفقاپی شروع کردهاند که حداقل 30فقره کیف قاپی را مرتکب شدهاند، ولی چون کیف قاپی خرج اعتیاد آنها را تامین نمیکرد، با خرید اسلحه به سراغ سرقت از طلافروشیها رفتهاند.